فکر می کنند هر بار که سیستم را روشن کردند باید معامله کنند . انگار که اگر ترید نداشته باشند از حسابشان کسر می شود.

با کمترین ضرر کنترل خود را از دست می دهند و حجم را افزایش می دهند. سپس تارگت غیر منطقی تعیین می کنند . مثلا اگر 50 دلار ضرر کرده اند ، حجم را افزایش می دهند و تارگت را در ناحیه ای قرار می دهند که اگر برسد 100 دلار سود شود.

ترید  آنها وابسته به مکان و زمان خاصی نیست و در هر مکان و زمانی که متاتریدر را باز کردند ترید می زنند.

بدون حساب کردن ریسک وارد معامله می شوند. اگر کارنامه آنها را ببینید در یک ترید 5 درصد ریسک کرده اند و در ترید دیگر 3 و در ترید دیگر 7 و …. .
ریسک ثابت و یا حد اقل با برنامه ای ندارند.

به جای آنکه بخواهند با صد میلیون تومان ، به درآمد ده میلیونی برسند ، می خواهند با ده میلیون تومان به درآمد صد میلیونی برسند.
( خیال پردازی های غیر منطقی و بدون پشتوانه . در واقع این غیر ممکن نیست که با ده میلیون تومان صد میلیون تومان کسب کنید . اما بیشتر اشخاص می خواهند در عرض چند ماه این مهارت را کسب کنند که 99 درصد آنها دچار شکست می شوند )